من و تو

قهوه خانه روشنفکران ایران زمین

من و تو

قهوه خانه روشنفکران ایران زمین

چه رنگی متعلق به شماست ؟ ؟ ؟

چه رنگی متعلق به شماست ؟ ؟ ؟

متولدین فروردین : سرخ

رنگ سرخ سبب شده تا متولدین فروردین به دفعات عصبانی شوند ولی به محض آن که شراره های خشم خاموش شد به سرعت تبدیل به آدم هایی شاد و بانشاط می شوند. متولدین فروردین افرادی آرمانگرا ٬ مصمم و با اراده هستند و از احساسات گرایی خوششان نمی آید . هیچ کس نمی تواند مثل آنها قاطع و خشن باشد ولی در این حال کمتر کسی معصومیت و عاطفه آنها را دارد . آنها هرگز تحمل شکست را ندارند وبه گونه ای افراطی راجع به نتیجه نهایی هر چیز ٬ از عشق گرفته تا مسابقه فوتبال ٬ بسیار خوشبین هستند.آنها جنگجویان خوبی هستند و با مغز خود خیلی ماهرانه می جنگند. مخالفت دیگران و موانع و مشکلات برای آنها سرگرمی و مایه نشاط است و از آن لذت می برند . آنها هیچگاه منتظر موفقیت نمی نشینند بلکه با شتاب به سوی آن مید روند و به همین علت کمتر به دیگران وابسته اند

متولدین اردیبهشت: صورتی

متولدین اردیهشت خیلی به ندرت نگران می شود .هنگامی که کارها مطابق خواست او انجام نمی گیرد٬ اخم می کند اما عصبانی نمی شود ! خویشتن داری و صبر از صفات ذاتی رنگ درونی اوست و به مدد همین خصوصیات کارای خود را خیلی راحت انجام می دهد و چیزی نمی تئاند مانع او شود . وفاداری و صداقت نسبت به خانواده و دوستان از صفات بارز اوست .همچنین به شجاعت و دلاوری او باید مدال طلا داد چرا که هیچکس مثل او نمی تواند این همه از خود مقاومت نشان دهد. ممکن است سمج و لجوج باشد ولی بردباری او مثال زدنی است

متولدین خرداد : نقره ای

رنگ درونی متولدین خرداد آنها را به افرادی دلسوز ٬ مهربان ٬ خونگرم و صادق تبدیل ساخته که حرکاتی سریع تر از بقیه ولی دلپذیر دارند. متولدین خرداد از کارهای یکنواخت و تکراری بدشان می آید و به همین علت کارهای روزانه باعث می شود که فکر کنند همچون پرنده ای در قفس اسیر شده اند. این افراد ذاتا بی قرار هستند و همواره در پی هیجان و تغییر و تنوع هستند و اگر در یک جا ثابت بمانند افسرده می شوند. آنها با مهارت های ذاتی خویش چنان در ذهن مخاطب طوفان به راه می اندازند که هیچ کس متوجه تغییر مسیر ذهن نمی شود و اینگونه است که می توانند به اسکیموها یخ بفروشند و به افراد بدبین رویا

متولدین تیر : خاکستری

تیرگی رنگ درونی متولد تیر سبب می شود که گاهی اوقات بداخلاق شود. چنانچه از کسی ساعت را پرسیدید و با اخم جواب داد ٬ یا در سر میز غذا از کسی نمکدان خواستید و با عصبانیت به شما پرخاش کرد احتمالا او یک متولد تیر است که دوباره دچار بدخلقی شده و از زمین و زمان بیزار است . در این حالت فکر نکنید که از دست شما عصبانی است بلکه او از دنیا ناامید شده است . این حالت او موقتی و گذراست و فورا به همان آدم دلنشین همیشگی تبدیل می شود . متولد تیر همچنین قوه تخیل پرقدرت خود را به خوبی تحت کنترل دارد و تمام حالات درونی خود و دیگران را فورا دریافت کرده و در حافظه قوی خود ثبت می کند

متولدین مرداد: طلایی

رنگ درونی متولدین مرداد غروری شاهانه به او بخشیده به طوری که همیشه می تواند میزبان باشکوهی باشد . اوبه سختی می تواند حس برتری جویی خود بردیگران کنترل کند و همواره رفتاری فخر فروشانه دارد او برعکس متولدین فرودین که اغلب سعی می کند از یک چاه خشک آب بیرون بکشد٬ انرژی خود را بیهوده تلف نمی کند و از همین رو یک سازمان دهند خوب است و به راحتی می تواند وظایف و اعمال خود را سامان دهد . هر گاه که از خودنمایی دست می کشد دستوراتی که صادر می کند بسیار موثر هستند

متولدین شهریور : نارنجی

نخستین موضوعی که در مورد متولدین شهریور جلب توجه می کند آن است که وی طوری رفتار می کند که انگار مسأله مهمی درذهن خود دارد و او در تلاش است که آن را حل کند . یا گاهی اوقات احساس مبهمی به شما دست می دهد که انگار او از چیزی نگران است . این احتمال واقعاُ وجود دارد زیرا نگرانی برای او کاملاً طبیعی است و لبخند دلپذیر او همیشه مشکلات بزرگ او را مخفی می کند . این انسان کمال گرا را نمی توانید در محافل اجتماعی پیدا کنید . احتمال اینکه تا دیروقت شب در محیط کار او را بیابید بسیار بیشتر از آن است که در میهمانی او را ببینید

متولدین مهر : آبی

رنگ آبی آسمانی فطرتی هنری به او بخشیده که از نور و موسیقی ملایم به شدت لذت می برد . تأثیر آرامش و هماهنگی بر سلامتی متولد مهر معجزه آساست . هنگامی که در بستر بیماری می افتد قرار گرفتن در محیط عاطفی و خواندن کتاب های دلپذیر تأثیر فوق العاده ای بر سرعت بهبود او خواهد گذاشت . متولد مهر در هنگام گفتگو با دیگران ابتدا تاجایی که می تواند وراجی می کند و بعد مشتاقانه به حرف های طرف مقابل خود گوش می دهد ٬ در دعواهای دیگران همیشه نقش میانجی را بر عهده می گیرد و واضاع را آرام می کند و صلح و صفا برقرار می سازد

متولدین آبان : سفید

چنانچه از یک متولد آبان بپرسید که می تواند به شما کمک کند یا نه ٬ به سادگی می گوید : ((بله )) یا ((نه)) ! بنابراین اگر آدم احساس و زودرنجی هستید از او در هیچ موردی نظر خواهی نکنید زیرا او هر حقیقتی را رک و راست و بی رحمانه بر زبان می راند . درپاسخ هم می گوید که شما پرسیدید و او جواب داد . متولد آبان اصلاً اهل تملق گویی و دروغ بافی نیست یعنی منش خود را بالاتر از آن می داند که دست به چنین کاری بزند . بنابراین اگر شما در موردی تعریف کرد یقین داشته باشید که از صمیم قلب گفته و ارزش آن را بدانید

متولدین آذر : بنفش

متولدین آذر افلب اوقات شاد و خونگرم هستید . ولی هنگامی که از صمیمیت فطری آنها سوء استفاده شود آنگاه از کوره در می روند . عصیان علیه صاحبان قدرت و قوانین و مقررات دست و پاگیر در میان متولدین آذر شایع است . او هرگز از دعوا و در گیری فرار نمی کند و از کسی کمک نمی خواهد . همچنین متولدین آذر هرگز تحمل این را ندارد که کسی آنها را به ناذرستی و عدم صداقت متهم کند . یک اتهام غیر منصفانه و بیجا ممکن است خشم آنها را شعله ور کند ٬ پس در نحوه بیان کلمات با متولدین آذر خوب دقت کنید چرا که آنها اول دست به عمل می زنند و بعد به عواقب آن می اندیشند

متولدین دی : قهوه ای

رنگ قهوه ای ٬ عملگرایی متولد دی را نشان می دهد . او برای حکمرانی اصلاً احتیاج ندارد که به خودنمایی بپردازد و ترجیح می دهد که دیگران جلو باشند و او قدرت پشت صحنه بماند . البته گاهی متولد دی از یاد می برد که بلند پروازی و جاه طلبی خود را مخفی نماید و تا موقعی که رئیس گروه نشود ٬ دست به کار نمی زند . به یاد داشته باشید که متولد دی همیشه به گونه ای رفتار می کند که تصور می کنید که مانند پر نرم و بی آزار است اما در حقیقیت مانند میخ محکم و کوبنده است

متولدین بهمن : زرد

متولدین بهمن ترکیبی از خونسردی ٬ عملگرایی و بی ثباتی هستند و به نظر می رسد که با افراد همدلی دارند و فقط با چند کلمه صحبت می توانند اضطراب آنها را کاهش داده و آرامشان کنند . این توانایی آنها احتمالاً به خاطر سیستم عصبی قوی و پرتوان آنهاست . متولدین بهمن معمولاً در انزوای خواصی فرو می روند و مردم معمولاً به درستی آنها را درک نمی کنند زیرا به خوبی نمی توانند با دنیای خیالی و آرمانی آنها ارتباط برقرار کنند . متولدین بهمن علیرغم آنکه دوستان زیادی در اطراف خود دارند ولی دوستان صمیمی و نزدیک چندانی ندارند

متولدین اسفند : سبز

رنگ بخشنده فطرت آنها سبب شده تا اصولاً عاری از هر نوع حرص و طمع باشند . سرشت دلپذیر ٬ جذاب و در عین حال تنبل متولدین اسفند شما را تحت تأثیر قرار می دهد . او نسبت به همه قید و بندهایی که محدود کننده هستند بی اعتناست به شرط آنکه آزادی خیال پردازی را از او نگیرند و بتواند بنا به خواست خود زندگی کند . او همچنین در مقابل توهین ها ٬ تهمت ها و نظرات دیگران نیز بی تفاوت است ٬ بنابراین خیلی به ندرت ممکن است عکس العمل شدیدی از او ببینید . البته فکر نکنید که کلاً آدمی بی خیال است زمانی که احساساتش جریحه دار شود با زیرکی خاص خود به نیش و کنایه می پردازد و طرف مقابل را مورد ریشخند و استهزاء قرار می دهد

عشق و رابطه جنسی

عشق و رابطه جنسی


پیرامون ارتباط مستقیم عشق و ارتباط جنسی

 

اقای جلال افشار در مقاله ای به نام عشق و سکس نوشته است:

سرکوب این نیاز جنسی سبب می شود تا به محض برخورد او با یک جنس مخالف، ناگهان تمام عقده های روانی خود را خارج کند. ارتباط با جنس مخالف را به قهقرایی می برد که انتهای آن چیزی جز فساد نیست. افتخار به داشتن روابط دوستانه صمیمی و سپس جنسی با چند نفر برای جوان ایرانی، امری بسیار عادی است. در حالیکه در کشور های پیشرفته این نوع ارتباطات عملا یک بیماری محسوب می شود.

عشق و سکس

سکس نه تنها در ایران که در تمام کشور های جهان سومی عملی مذموم است نه از آن جهت که برخورد های جنسی را عملی غیر طبیعی بدانند، که اگر این گونه بود هرگز شاهد خانواده های پرجمعیت در نقطه سوم دنیا نبودیم. جالب آنکه حتی سکس پس از ازدواج هم برای این مردمان کار جالبی به حساب نمی آید ، بسیاری از زوج های سنتی از ابراز علاقه جنسی به هم نوعی ترس دارند و این در زنان بسیار بیشتر از مردان است. شاید بشود نام آن را حجب و حیای نا خواسته ای که با آموزه های سنتی و دینی مخلوط شده و سبب بسیاری از درگیری های ناخواسته روانی است. دختر و پسر جوانی که پس از چندین ماه از زندگی مشترک خود هنوز نمی توانند و نمی دانند چگونه و چه شکل علاقه جنسی خود را ابراز کنند در خانه، برای خود جهنمی نا خواسته ساخته اند.

بررسی های بسیاری نشان داده که زوج های جوان سنتی پس از مدتی سعی می کنند علاقه جنسی خود را کور کنند یا به شدت آن را سرکوب کنند. دلیل آن چیزی نیست جز تکرار و دلزدگی و شاید نوعی خستگی، بی پیرایه تر آنکه تنوع طلبی خود را نابود می کنند. یا به عبارتی حسی واقعی را در خود نابود می کنند. نتیجه آن بار ناخودآگاه روانی و عقده ای سرکوب شده است.

اما سخن اصلی بر سر روابط جنسی پیش از ازدواج است. در جامعه جهان سومی چون ایران ، که به شدت بر روی آرمان های اخلاقی پا فشاری می کنند ، درک آزاد بودن سکس پیش از ازدواج بسیار سخت است . روند رشد و زندگی یک ایرانی از تولد تا رسیدن به سن ازدواج و ورود به دوره استقلال در زندگی، یک سیر غلط را می پیماید. کودک هفت ساله ایرانی از نخستین روز ورود به دبستان بیش از نیمی از روز را در یک محیط کاملا یک دست و یک جنس مشاهده می کند. این کودک اطراف و ذهنیات خود را بدون وجود جنس مخالف ترسیم می کند. برای او جنس مخالفی نیست. هر چه هست همینی است که می بیند. با پایان دوره دبستان، او وارد دوران راهنمایی و دبیرستان می شود. و بحران از همین دوران شروع می شود. نوجوان و سپس جوان ایرانی تمام ذهنیات پرورش یافته خود از دوران کودکی را یک جنس شکل داده و در ذهن جنسی خود جایی برای دختر باز نکرده است. این نوجوان و سپس جوان اوج دوران بلوغ جنسی بدون وجود جنس مخالف سپری می کند و این بار او به جای شکل دادن، تلاش می کند که آن را سرکوب کند.

سرکوب این نیاز جنسی سبب می شود تا به محض برخورد او با یک جنس مخالف، ناگهان تمام عقده های روانی خود را خارج کند. ارتباط با جنس مخالف را به قهقرایی می برد که انتهای آن چیزی جز فساد نیست. افتخار به داشتن روابط دوستانه صمیمی و سپس جنسی با چند نفر برای جوان ایرانی، امری بسیار عادی است. در حالیکه در کشور های پیشرفته این نوع ارتباطات عملا یک بیماری محسوب می شود. این بیماری دختر و پسر ندارد. کمتر جایی را سراغ دارید که دختر و پسر در فریب دادن جنسی با هم رقابت کنند! و بدتر به آن افتخار کنند. دلیل آن هم عادی دانستن و برداشتی غلط از رابطه با جنس مخالف است. تفکر آزادی جنسی در ایران، به سبب آموزش غلط و ایجاد عقده های روانی همراه با سرکوب های جنسی با بهانه های سنتی و مذهبی، تبدیل به فساد جنسی می شود. سرخوردگی های عاشقانه به خصوص پس از روابط جنسی به این دلیل است که یک طرف قضیه تصور می کند طرف مقابلش پس از سکس تبدیل به فاحشه شده و دیگری هم با حسی طلبکارانه این عمل را نوعی گروکشی ناخواسته تلقی می کند برای ازدواج.

در نیاز داشتن به سکس شکی نیست و کتمان کردن آن به عنوان یک حرکت زشت، فریب دادن خودمان است . از طرفی سکس می تواند نوعی ابراز علاقه باشد. در روابط عاشقانه زن و مرد با یکدیگر، معروف است که به سه شکل ابراز احساس می کند. کلام، نگاه و لمس یا رابطه جنسی. که هر یک از این ها می تواند نهایت دوست داشتن دو انسان باشد. باید دقت کرد که نوع آن متفاوت است یعنی اوج لذتی که دو نفر می توانند از هم ببرند در هر دو متفاوت است. با این حال داشتن شعور و درک درست از ابراز احساس عشق و دوستی صمیمانه عامل مهمی در سیر صحیح و سالم این حرکت روانی دارد که متاسفانه به دلایل گفته شده این درک صحیح در ایران امروز امری نادر است.

در هر حال باید اعتراف کرد که رابطه عاشقانه ( نه از نوع کوچه بازاری آن ) توان تبدیل شدن به سکس را دارد اما تبدیل سکس به ارزش در جوامعی چون ایران کار سختی است . قانع کردن جو اجتماعی ایران برای پذیرش سکس آزاد پیش از ازدواج کار بسیار مشکلی است. اینکه بگوییم ازدواج سکس را محدود می کند، یعنی پیش از این چنین رابطه ای بوده اما حدود داشته به عنوان مثال حدودی چون داشتن فرزند. تصور کنید که درک این مطلب حتی برای بسیاری از مردان به اصطلاح مدرن و روشنفکر هم سخت است ، سنتی های ایرانی که تکلیف خود را روشن کرده اند!

البته نکته‌‌ی دیگری هم وجود دارد . اگر فرض کنیم سکس نهایت عشق است. آن وقت باید این با این موضوع هم کنار آمد که مرد یا زنی که پیش از این سکس داشته اند ، به نهایت عشق با یک نفر دیگر رسیده اند . این یعنی اندکی وجدان درد برای مردان و زنان ! اما اگر کسی واقعا به این آزاد بودن سکس پیش از ازدواج معتقد باشد و بداند که ابراز علاقه جنسی تنها یکی از راه های نشان دادن نهایت علاقه است نه کل آن، باید با این مساله کنار بیاید. یا می تواند اینگونه تصور کند که سکس فقط نهایت عاشقی نیست ، بلکه رفع نیاز هم هست ، سکس می تواندنهایت عشق باشد اما نه همیشه نهایت عشق ! در واقع این مساله را بدون تعارف گفت ، که اگر کسی شخصی را دوست داشت ، چه پسر چه دختر و اگر رابطه آزاد جنسی پیش از ازدواج را هم قبول داشت ، باید این موضوع را برای خود هضم کند که شخص مقابل آزاد است که چنین رابطه ای را داشته باشد . حالا اول عشق باشد یا آخرش ربطی به موضوع ندارد.

پ.ن : وقتی می گویم در جهان سوم مذموم است ، حتی حرف زدن درباره آنهم تابو شده . خود من موقع نوشتن کلی از نوشته را فیلتر کردم ! حتی خودمان به نوعی گرفتار این ترس ناخودآگاه شدیم.

 

جلال افشار :: jalal_afs@yahoo.com

 

سخنی نیست

سخنی نیست 

چه بگویم؟ سخنی نیست

می وزد از سر امید، نسیمی؛

لیک تا زمزمه ای ساز کند

در همه خلوت صحرا

به روش

نارونی نیست

چه بگویم؟ سخنی نیست

***

پشت درهای فرو بسته

شب از دشنه دشمنی پر

به کنج اندیشی

خاموش

نشسته ست

بام ها

 زیرفشار شب

کج،

کوچه

از آمدو رفت شب بد چشم سمج

خسته ست

***

چه بگویم ؟ سخنی نیست

در همه خلوت این شهر،آوا

جز زموشی که دراند کفنی

نیست

ونذر این ظلمت جا

جزسیا نوحه شو مرده زنی

نیست

ورنسیمی جنبد

به رهش نجوا را

نارونی نیست

چه بگویم؟

سخنی نیست...

 

احمد شاملو